اشتباهات قرآن کریم از حیث قواعد دستوری-ادبی(۳):
متن شبهه:
در آیه ۶۳ سورۀ طه:
((قَالُوا إِنْ هٰذَانِ لَسَاحِرَانِ ))
گفته شده که ((إنّ)) ادات نصب است و بایستی اینطور باشد:
((إنّ هذین)) باشد.
و در بعضی قرائات نیز اینطور آماده است همچون قرائت ابن عباس و…
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم.
الحمدلله ربّ العالمین.
نسبت به آیۀ مذکوره عرض کنم که نحویون وجوه مختلفی برای این اشکال ذکر کرده اند که آنهارا بیان و نظر نهائی که ما اتخاذ کرده ایم را متعاقباً ذکر خواهیم کرد.
(۱)وجه اوّل:
گفته شده است که در این آیه ((إنّ))به معنای ((نعم)) آمده و در استعمالات عرب این استعمال نیز واقع شده است.
همچون تعبیر إبن زبیر زمانی که آن فرد کذایی نزد او آمد و چنین به او خطاب کرد:
((لعن اللهُ ناقةً حملتني إلیك)) يعني:((خدا لعنت کند آن شتری را که مرا به سوی تو حمل کرد))و در پاسخ إبن زبیر چنین گفت:
((إنّ و راکبَها))یعنی:((بله،و همچنین سواره بر این شتر را خداوند لعنت کند)).
جناب مبرّد کوفی این آیه را حمل بر این استعمال کرده است.
به اینگونه که:
((إنّ))در این آیه بمعنای ((إنّ))ناصبه اسم و رافعه خبر نیست بلکه ((إنّ))به معنای نعم آمده است که با توجه به این توجیه معنای آیۀ شریفۀ مذکوره چنین خواهد بود:
((بله این دو قطعاً ساحر هستند)).
که این نظر با دو دلیل قابل ردّ است:
۱)استعمال((إنّ))به معنای ((نعم)) إستعمال شاذی ست و کمتر مثالی در بین ابیات و آیات و روایات برای آن یافت میشود.
بنابرین؛حمل آیۀ قرآن بر یک استعمال شاذ و غیر متعارف و غیر معهود امر قبیحی است.
۲)دلیل افرادی که این((إنّ))را در این مثال به معنای ((نعم))گرفته اند چیست؟
و چه بسا احتمال دارد که این ((إنّ))همان ((إنّ))ناصبه اسم و رافعه خبر باشد ولیکن ما بعد آن لوجود القرینة المقالیة حذف شده است که اصطلاحاً این صنعت را از حیث علم بلاغت ایجاز بالحذف مینامند.
مثلاً آیۀ شریفۀ: ((و لئِن سألتهم من خلق السماوات و الأرض لیقولُنّ الله)).(لقمان/۲۵)
که در این آیه مسند(فعل ((خلقهنّ))) بسبب وجود قرینه در ماقبل حذف شده است و قس علی هذا…
و باتوجه به این صنعت پر کاربرد بلاغی احتمال دارد که مسند و مسند إلیه در کلام إبن زبیر محذوف شده باشد چرا که قرینۀ(لعن الله ناقةً حملتني إليك) در ماقبل این محذوف را تفسیر میکند که اینگونه خواهد بود:
((إنّ الله یلعنها أي : الناقة و یلعن راکبَها)).
والله العالم.
*نکته:
نظر سوّمی را برای ضعیف بودن این نظر ذکر کرده اند که ما اساساً چنین اشکال و جوابی را معتبر نمیدانیم.
پس این وجه در ما نحن فیه ، دردی را دوا نمیکند.
(۲)وجه دوّم:
برخی نیز آیه را چنین توجیه کرده اند که:
((إنّ))همان ((إنّ))ناصبه اسم است ولی اسم آن ضمیر شأن((ه)) محذوف است که مرجع ضمیر این ضمیر جملۀ((هذان لساحران)) میباشد و از این جهت خللی در آیه و عمل ((إنّ)) ایجاد نمیشود.
این وجه نیز از جهتی مردود است:
و آن این است که:
ضمیر شأن أصولاً برای تفخیم و تعظیم و تأکید بر جمله مفسّره بعد از خودش میآید در حالیکه حذف آن با هدف آوردن آن سازگاری ندارد لذا غیر ممکن است که اسم آن ضمیر شأن محذوف باشد.
این وجه نیز همچون وجه سابقش بیمار است.
(۳)وجه سوّم:
برخی ها گفته اند که:
((إنّ))همان ((إنّ)) ناصبه اسم و رافعه خبر است واین آیه بر اساس لغت بلحارث بن کعب که لفظ((هذان))را همیشه((هذان))یعنی مرفوع تلفظ میکردند حمل شده، لذا در این آیه معمول(منصوب)واقع نشده است.
که این نظر بدلیل انفراد قبیله بلحارث بن کعب به این لغت مردود و غیر معهود نزد نحاة است.
(۴)وجه چهارم:
برخی ها چون إبن حاجب نیز چنین توجیه کرده اند که ((إنّ))همان ((إنّ))ناسخه ست ولیکن لفظ((هذان))بدلیل مبنی بودنش معمول لفظی ((إنّ))واقع نشده است.
در واقع این گروه بین((هذینِ))و ((هذانِ))تفاوت قائلند.
دلیل مبنی بودن این لفظ در نزد این گروه دلالت داشتن این لفظ بر اشاره است.
و چون إثبات این وجه متضمّن تکلّف و تعسّر است لذا قابل قبول نیست.
و أما وجه پنجمی که ذکر شده و آن نظر مختار ما در این زمینه است چنان حکایت میکند که:
(۵)وجه پنجم:
((إنّ))ذکر شده در آیۀ شریفه ناصبه و عامله نیز میباشد.
و توجیه این نظر بدین صورت است که:
((إنّ))بر((هذا)) داخل شده است و تثنیه نیز خود((ان))دارد که در این هنگام دو حرف ساکن-(ألف ِ هذا)و(ألفِ تثنیه ان)با هم تلاقی کردند و ((ألف)) تثنیه ساقط شده است کما اینکه ((ألف))هذا باقی مانده است.
بدیهی ست که ((ألف)) هذا علامت بناء آن است و در هیچ صورتی معمول لفظی نواسخ واقع نمیشود.
و إن شئتَ فقل:
“إنّ هذا” با “إنّ هذان” از جهت منسوخ واقع نشدن فرقی نمیکنند.
بنابراین آیه از حیث قواعد دستوری خالی از هرگونه اشکال و ایراد میباشد.
قال الله تعالی فی محکم کتابه الحکیم:
((هٰذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ)).(آل عمران/۱۳۸)
والله تعالی العالم.
نوشته الأقل:
ماهر فرحانی صیمری.
۲۵/رمضان/۱۴۳۷
قمّ مقدّسه